شنبه, ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

مقاله ها

دانشنامه ـ مطالب مفید

1. چارچوب مفهومی

امروزه نقش سازمان های غیردولتی در پیشبرد برنامه های توسعه اجتماعی بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. سازمان های غیردولتی به دلیل ماهیت اجتماعی و ارتباطات نزدیک با افراد و مؤسسات جامعه مدنی و نیز تعامل با بخش دولتی می توانند تأثیرات مثبت و پایداری در تعیین سیاست ها، استراتژی ها و جهت های کلی برنامه های توسعه ایجاد نمایند. هر چند ظهور سازمانهای غیردولتی بعنوان بخشی از توسعه جامعه مدنی در کشورهای در حال توسعه دارای تاریخ طولانی نیست لیکن تأثیر فعالیت های این سازمانها در بخش های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بشردوستانه در مناطق مختلف جهان قابل ملاحظه است.

امروزه بخش چشمگیری از برنامه های سازمان های بین المللی و دولتها برای کمک به کشور های در حال توسعه از طریق سازمانهای غیردولتی اجرا می گردد، .بسیاری از دولتها به اهمیت نقش مؤسسات غیردولتی در کشورهای دریافت کننده کمک پی برده اند و بر این اساس بخش خاصی در ساختار خود مثلاً در وزارت امور خارجه برای هماهنگی برنامه های توسعه بین المللی و حمایت از سازمانهای غیردولتی ایجاد کرده اند.{1}

سازمان های غیردولتی برای وصول به اهداف سازمانی خود ناگزیر از توجه به دو امر مهم به موازات یکدیگرند. نخست آنکه برنامه ریزی مناسب جهت بهبود وضعیت حوزه موردنظر و بسیج منابع جهت اجرای برنامه های بعمل آورند و ثانیاً توانایی و ظرفیت خود را برای اقدام موثر و کارآمد ارتقاء و بهبود بخشند. هر چند اصلاح توان افزایی به معنای اعم آن شامل افراد، سازمانها، نهادها و دولت مورد استفاده قرار می گیرد ولی در حوزه کارکرد سازمان های غیردولتی همچنین به معنای بهبود و ارتقاء توانایی سازمان در سطوح گوناگون حاکمیت، مدیریت، برنامه ریزی و اجرا با هدف افزایش تأثیرات برنامه ها بر گروههای هدف است.

بنابر آنچه ذکر گردید ضروری به نظر می رسد سازمان های غیردولتی با بهره گیری از دانش و تجارب موجود و به منظور بهره وری بهینه از منابع مورد نظر و ارتقاء سطح تأثیرگذاری مثبت در راه اهداف تعیین شده، توان افزایی را در الویت های استراتژیک سازمانی قرار دهند. هم اکنون سازمان های متعددی در سطوح جهانی و منطقه ای و ملی با هدف کمک به توان افزایی سازمان های غیردولتی مشغول فعالیت اند.

2. تعریف توان افزایی

بر اساس آنچه در بالا ذکر شد تعریف اصلاح توان افزایی ارتباط نزدیکی با حوزه کاربرد این اصلاح دارد. اصطلاح توان افزایی از نظر تاریخی در زمینه توسعه بین المللی استفاده استفاده می شده است. امروزه سازمان ها این اصطلاح را برای توصیف پشتیبانی هایی که موجب تقویت افراد، سازمانها، نهادها، و یا تمامی ملت ها بعمل می آید بکار می برند تا آنان نقش بزرگتری در پیشبرد یک دستور کار یا ائتلاف بدست آورند.{2}

برنامه عمران سازمان ملل متحد (UNDP) توان افزایی را چنین تعریف می کند:
"توان افزائی مجموعه تلاش هائی است که برای پرورش، تقویت و بهره برداری از مهارت ها و توانائی های افراد و نهاد ها در همه سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی صورت می گیرد تا آنان بتوانند پیشرفت بهتری بسوی توسعه پایدار داشته باشند."

بر اساس تعریف دیگر از دیدگاه توسعه سازمانی توان افزائی عبارت است از توسعه مهارت ها و توانائی های اساسی یک سازمان مانند رهبری، مدیریت، امور مالی و درآمدزائی، برنامه ها و ارزیابی به منظور ایجاد کارآمدی و پایداری سازمان، توان افزائی پروسه کمک به افراد یا گروه ها بر اساس شناسائی و بررسی مسائل و دریافت دانش و تجربه لازم برای حل مشکلات و اجرای تغییرات است. توان افزائی از طریق ارائه پشتیبانی های فنی شامل آموزش، کمک فنی خاص و شبکه سازی و گسترش منابع است.

Ben Green و Mike Buttock توضیح می دهند:
"توان افزائی به معنای گسترده آن شامل طیف وسیعی از عقاید، رهیافت ها و ابتکارات توسعه ای است. در یک سوی طیف توان افزایی برنامه های فنی محض مانند ارائه کمک های آموزشی به کارمندان یک سازمان و یا سیستم جدید رایانه یا مالی است. در قسمت دیگر این طیف توان افزایی سازمانی (Organizational Capacity Building) قرار دارد. بیشتر کار توسعه توسط سازمان ها اجرا می‏گردد خواه از میان گروه های جامعه مدنی و یا وزارت خانه های دولتی. این سازمان ها برای کارآمد بودن اغلب نیاز به پشتیبانی در امر توسعه و پیشرفت خودشان دارند. این توسعه سازمانی نه تنها بر سیستم ها و دارائی های فیزیکی سازمان بلکه بر افراد، فرهنگ و توانایی برنامه ریزی برای آینده تمرکز دارد. اما سازمانها در انزوا و خلاء کار نمی‏کنند. بنابراین مرحله دیگر از طیف توان افزایی توسعه نهادی (Institutional Development) می باشد که عبارت است از تقویت ارتباط و محیطی که سازمان ها در آن موجودند. این مفهوم به عنوان مثال می تواند به معنای آن باشد که برخی سازمان های یک کشور را کنار هم گرد آورد تا به تبادل اطلاعات پرداخته و در نتیجه قدرت لابی و مدافعه گری بیشتری کسب نمایند. برای بالا بردن توانائی جامعه مدنی به منظور درگیر شدن در سطح سیاستگذاری ملی به توان افزایی نیاز خواهیم داشت. مثلا ً با ارائه کردن چارچوب قانونی برای کار مؤثر سازمان های غیردولتی."{3}

همچنان که ملاحظه می شود اصطلاح توان افزائی شامل حوزه وسیعی از اهداف و روش ها در چارچوب های گوناگون فردی و گروهی است. در حوزه فعالیت های سازمان های غیر دولتی و بشر دوستانه شاید بتوان توان افزایی را این گونه تعریف کرد:

"توان افزایی عبارت از اقداماتی است که به منظور بهبود و تقویت وضعیتی که وجود دارد اعمال می گردد و نتیجه آن شامل افزایش کمی (مانند تعداد اعضاء و داوطلبان، درآمد و ...) یا بهبود کیفی (مانند مدیریت، ارائه خدمات و ...) در مقایسه با وضعیت قبل از اقدامات فوق می باشد."

3. توانایی های مطلوب در ابتکارات توان افزایی

یک سازمان غیردولتی موفق می بایست دارای توانایی های پنج گانه ذیل باشد:

  1. افراد با صلاحیت از نظر مهارت و تجربه
  2. برنامه های آن مرتبط با اهداف و مأموریت آن باشد
  3. ساختار سازمانی کارآمد داشته باشد
  4. داشتن منابع کافی
  5. داشتن روشهای کاری مؤثر و کارآمد

البته همه عوامل پنجگانه فوق به شرایط خارج سازمانی بستگی دارد و این وظیفه رهبری سازمان است که عوامل فوق را تأمین نماید.

در سازمانهای غیر دولتی و بشر دوستانه کار توان افزائی می بایست مبتنی بر مبانی ذیل باشد:

  1. چه چیزی موجب تفاوت در زندگی افراد آسیب پذیر می شود.
  2. هدف اساسی خدمات بهتر است.
  3. تأکید بر نقش حساس داوطلبان و کارمندان در ارائه خدمات و اداره برنامه ها.
  4. اولویت باید زمینه های اساسی فعالیت های سازمان باشد.
  5. استفاده مؤثر از منابع و توانائی‏های موجود.
  6. بهبود توانائی سازمان برای ارتباط مؤثر با محیط آن به عنوان یک عامل قوی و قابل اعتماد.
برنامه های خدماتی بنیاد سازمانی امور مالی افراد
شناسایی نیازها برنامه ریزی استراتژیک ایجاد تنوع در منابع حاکمیت
بهره گیری از توانایی ها مبنای قانونی جمع آوری کمک مدیریت
مدیریت ساختار درآمدزایی داوطلبان
سیستم کارمندان

4. توسعه سازمانی Organizational Development

توسعه سازمانی اقدامی است که به منظور تغییر وضع موجود انجام می گردد. توسعه سازمانی زمانی صورت می گیرد که وضعیت خاص یا منافع درازمدت سازمانی ایجاب می نماید تا تغییر صورت گیرد و نه بهبود.

طبیعت توسعه سازمانی عبارت است از به چالش کشیدن وضع موجود و سوال در مورد گذشته سازمان است.

توسعه سازمانی به معنای مدیریت تغییر (Change Management) از یک راه سیستماتیک و برنامه ریزی شده است. هدف تغییر تبدیل شدن به سازمان مؤثرتر، مستقل تر و با مشروعیت بیشتر است. برای یک سازمان بشردوستانه مهم است که مدل فعلی خود را بشناسد و یک چشم انداز (Vision) از مقصد موردنظر خود را ایجاد نماید و گام های لازم برای رسیدن به چشم انداز را شناسایی نماید. سازمان های غیردولتی و بشردوستانه نباید تبدیل به بوروکراسی کلان شوند. این سازمان ها افراد و منابع موجود در جامعه را برای برطرف کردن نیازهای بشردوستانه بسیج می کنند.

سه نکته اساسی در توسعه سازمانی مؤسسات بشردوستانه و غیردولتی عبارت است از:

  1. تمرکز بر ایجاد تفاوت در زندگی افراد آسیب پذیر و نیازمند.
  2. افراد هستند که تمام تفاوت ها را ایجاد می کنند.
  3. اعتماد مردم و اعتبار سازمان

فرآیند توسعه سازمانی می تواند مرکب از مراحل چهارگانه ذیل باشد:

  1. تحلیل سازمانی
  2. برنامه ریزی استراتژیک
  3. اجراء
  4. ارزیابی و یادگیری

عوامل یا اقدام کنندگان برای تغییر کسانی هستند که تغییر را تشویق و رهبری می نمایند و تسهیل گران تغییر اغلب از خارج سازمان هستند مانند مشاورین.

نکات اساسی در مدیریت توسعه سازمانی مؤسسات بشردوستانه و غیردولتی:

  1. کار بر اساس توانایی ها و منابع موجود در صورت گیرد.
  2. چشم انداز و روند کار به همراه شاخص های پیشرفت به نحو روش اطلاع رسانی شود.
  3. تغییر عبارت است از موازنه ای میان کنترل و رضایت
  4. تعهد و همکاری رهبران مانند مدیران ارشد امری اساسی است.
  5. رهبران باید فضای مشارکت و تقویت حضور همگان را فراهم آورند.{4}

چالش های احتمالی توان افزائی در سازمانهای غیردولتی و بشردوستانه:

  1. تطبیق ماموریت و چشم انداز سازمان با روند توسعه سازمانی
  2. تقویت فرهنگ سازمانی در روند توسعه
  3. توازن میان ساختار، سازمان و محیط خارجی
  4. تعامل نزدیک بخشهای داخلی و خارجی سازمان
  5. اتخاذ رهیافتهای مناسب در امر توان افزائی بیرونی
  6. تأمین منابع مورد نیاز
  7. ایجاد موازنه در روابط با اهداءکنندگان و بهرمندان است.
  8. استفاده کارآمد از مزایای نسبی و مقایسه ای مانند داوطلبان
  9. تصویر بیرونی سازمان در محیط خارجی
  10. اطلاع رسانی و مبادله کارآمد دانش و تجربه در داخل و خارج سازمان
  11. ارتباط منسجم میان سیاستگذاری، استراتژی ها، برنامه ریزی و اجراء
  12. سازمان یادگیرنده

یادداشت ها:

  1. به عنوان مثال وزارت خارجه انگلستان اداره توسعه بین المللی (DFIB) و دولت کانادا آژانس کانادایی توسعه بین المللی (CIDA) و بسیاری دیگر از دولتهای اروپایی تأسیسات مشابه را ایجاد کرده اند.
  2. Sue Gallagher, Capacity Building, Center for Violence and Injury Prevention.
  3. Ben Green and Mike Buttock, Capacity Building, Civil Society Department, DFID.
  4. Capacity Building, International Federation of Red Cross and Red Crescent Societies.