سه شنبه, ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

مقاله ها

دانشنامه ـ مطالب مفید

کودک به استناد تعریف یونیسف به هر انسان زیر ۱۸ سال گفته می شود و مشمول حمایت های تعیین شده در اعلامیه جهانی حقوق کودک است که کشور ما نیز آن را پذیرفته است. در مواجهه با کودکان اصول و نکاتی باید رعایت شود که در اعلامیه بر آن تأکید شده است. چنانچه کودک مرتکب بزهی شود، باید مطابق قانون و مقررات ویژه کودکان مورد پرسش و محکمه قرار گیرد.

یکی از حقوق کودکان حق تحصیل است

به موجب قانون اساسی تحصیلات تا پایان دوره متوسطه برای همه مردم رایگان است و دولت ها مسئولیت دارند تسهیلات و امکانات لازم برای تحصیل رایگان کودکان را فراهم كنند؛ پس تربیت و تحصیل کودکان فقط وظیفه والدین نبوده؛ بلکه دولت ها هم وظیفه معینی دارند که باید به انجام رسانند و در صورت تعلل مورد سؤال قرار می گیرند.

پس چگونه است که در هر جای تهران که شهرداری مخزنی برای جمع آوری زباله قرار داده است، افرادی مشغول جست وجو برای یافتن نیم خورده غذا، یافتن مقوا، پلاستیک، شیشه نوشابه و هر چیزی هستند که بتوان آن را بازیافت و تبدیل به پول کرد؟

با کمال تأسف بسیاری از جویندگان سطل های زباله کودکان معصوم هستند که بعضی هم قدشان کفایت نمی کند و ناچار به داخل سطل می روند تا چیزی پیدا کنند. این واقعیتی آشکار است که همه ما موارد متعددی از آن را شاهد بوده ایم؛ یعنی همان کسانی که اولیا، جامعه و مسئولان در برابر آن مسئولیت قانونی دارند.

البته در همه جهان کودکان خیابانی هستند که زندگی شان از طریق زباله گردی و جمع آوری پسماند غذایی دیگران می گذرد اما چگونه می توان پذیرفت کشوری که یکی از بیشترین دورریز های مواد غذایی را دارد، تعدادی از کودکانش غذای شان را از سطل زباله تأمین کنند؛ آن هم کشوری که هشتمین منابع جهان را دارد و به لحاظ تعداد تحصیل کردگان دانشگاهی اش جزء کشور های پیشرفته دنیاست.

چگونه است که این کودکان معصوم عزیز در زمانی که باید سر کلاس مشغول تحصیل باشند و با زمزمه محبت معلمان درس بخوانند و تربیت شوند تا آینده ساز کشور باشند، در چنین وضعیتی روزگار می گذرانند؟

در شرایط کرونایی جهان که هر یک از ما روزانه بار ها و بار ها دست مان را می شوییم تا مبتلا به ویروس نشویم یا به دیگران منتقل نکنیم، کودکانی را ملاحظه می کنیم که با سر و دست داخل سطل زباله وسط کثافت و میکروب به دنبال لقمه غذایی یا هر چیز قابل فروشی هستند تا بلکه روزی از زندگی شان را سر کنند و مخارج یک روزشان را فراهم کنند یا چیزی به دست آورند و به خانواده شان بدهند.

متأسفانه ملاحظه می کنیم که تعداد این قبیل کودکان که دنیای بی رحم آنان را به چنین وضعیتی کشانده است، رو به افزایش است.

نکته هشداردهنده این نیست که این کودکان به مدرسه نمی روند، مشکل فقط آلودگی بهداشتی، ویروس و میکروب و انواع بیماری نیست که این کودکان به آن مبتلا می شوند و بسیاری را هم ناخواسته بیمار می کنند. حتی مشکل این نیست که اینها بی سواد و بدون تحصیلات و ناآگاه بزرگ می شوند.

مسئله اصلی بدآموزی های خطرناکی است که این کودکان در استمرار ارتباط شان با آسیب دیدگان اجتماعی و بزهکارانی فرا می گیرند که آنها را با مبلغ ناچیزی از والدین شان اجاره می کنند تا برای شان زباله گردی کنند.

این کودکان به وسیله بزهکاران وسوسه می شوند و آموزش می گیرند که به جیب بری، کیف قاپی و بعد خرید و فروش مواد مخدر، بالارفتن از دیوار مردم و دزدی و انواع بزه های دیگر وارد شوند که به دلیل بی سوادی و نادانی و فریب خوردن به راحتی به آن تن می دهند و فقط زمانی متوجه می شوند که غرق در انواع بزه شده اند. اینها در جریان بزهکاری های خود مرتکب بزه های بدتر مثل جرح و قتل هم می شوند.

بسیاری از بزهکاران در آغاز همان کودکان معصوم بودند که به ناچار مدرسه و تحصیل را رها کردند و برای درآمد اندکی به زباله گردی یا به تکدی گری و امثال آن کشانده شدند، بعد شد آنچه شد.

لحظه ای فکر کنیم همه ما از مسئول و غیرمسئول که روزانه این کودکان بی گناه را دیدیم و هیچ دخالتی نکردیم و فقط تماشاگر بودیم، باید بدانیم که در مقابل این جریان و رشد و سیر آسیب های اجتماعی مسئول هستیم. علاوه بر آنکه در برابر پروردگار متعال باید جواب گو باشیم، باید به عنوان یک انسان از بی عملی خود و تماشاگربودن مان احساس مسئولیت کنیم و به اصلاح خود بپردازیم.

                                                                                                                                                                                                      نبی‌الله عشقی‌ثانی

عضو شبکه ملی خیریه های حامی ایتام