چهارشنبه, ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

مقاله ها

دانشنامه ـ مطالب مفید

بازماندگی از تحصیل

بازماندگی از تحصیل و بی سوادی دو مسئله اجتماعی هستند که وابسته به همند و پیامدهای زیان باری برای فرد و جامعه دارند و متاثر از عوامل مختلفی همچون فقر، محرومیت، ناآگاهی، عدم دسترسی به فرصت های برابر آموزشی و غیره هستند

متاسفانه در ایران قوانین و سیاست ها بیش تر بر مسئولیت خانواده ها در خصوص فرستادن کودکان به مدرسه تاکید دارند تا مسئولیت نظام آموزشی و بر این اساس اولیا مسئول تحصیل فرزندانشان هستند.

مطالعه طولی قوانین و مقررات طی یک قرن گذشته دلالت بر آن دارد که در نگاه سیاستمداران و قانون گذاران امتناع آگاهانه والدین علت اصلی و عمده بازماندگی از تحصیل کودکانشان است و از همین رو اغلب قوانین به سمت مکلف کردن والدین نسبت به فرستادن کودکان به مدرسه و جرم نگاری در این خصوص دارند. در حالی که بر اساس شواهد و گزارش ها سهم ناچیزی از علل بازماندگی از تحصیل «موارد مربوط به والدین» است و عدم دسترسی به امکانات آموزشی و فقر سهم عمده ای در این بازه دارد.

بازماندگی از تحصیل پیامدهای زیان باری برای زندگی اجتماعی کودکان دارد که برآمده از شرایط فقر و محرومیت است و موجب دامنه پر تنوعی از مسائل و آسیب های اجتماعی می شود.

« سواد» در همه ابعاد آن، در جهان امروز شرط اصلی توانمندسازی انسان در مواجهه با دنیای جدید است. زندگی روزمره بدون کسب اطلاعات سطحی از آموزش و سواد با دشواری های زیادی مواجه می شود. روابط اجتماعی، بهداشت و حفظ سلامت، خرید، مصرف، سفر، همه و همه فعالیت های زندگی روزمره، نیازمند سطحی از دانستنی هایی است که تنها از راه آموزش میسر می شوند. در دنیای امروز تنها توانایی خواندن و نوشتن کافی نیست، بلکه برای ارتقاء کیفیت زندگی، سواد ارتباطی، سواد رسانه ای، سواد سلامت، سواد عاطفی و موارد بسیار دیگری به دامنه سواد نیز اضافه شده که توانایی مواجهه با وضعیت های دشوار و پیچیده زندگی در جهان جدید را فراهم می کند. واقعیت ها نشان می دهند که کودکان بازمانده از تحصیل در وضعیت های آسیب پذیری قرار می گیرند که زمینه ساز انواع مسائل و مشکلات اجتماعی اند.

تقریباً عموم منابع رسمی و غیر رسمی نشان دهنده آن است که بیشترین نرخ بازماندگی از تحصیل به استان سیستان و بلوچستان مربوط است. استان های خراسان رضوی و خوزستان نیز در مراتب بعدی هستند. به همه این ها باید مشکلات امروزه آموزشی با توجه به مشکلات پیش آمده از طرف کرونا را اضافه کرد.

ضعف ها و عقب ماندگی های درسی در دانش آموزان نیازمند، این روزها به چالشی بزرگ تبدیل شده که در یک طرف ضعف مالی و امکانات و در طرف دیگر ضعف درسی است. ضعف نظام آموزشی ما در مقابل کرونا بیشتر از سایر کشورها نمود یافته، دلیلش نیز بی توجهی به ایمن سازی نظام آموزشی در برابر چنین وضعیتی بوده است. اخبار کشورهای درگیر کرونا نشان می دهد تقریباً هیچ اثری از اخبار اختلال در نظام آموزشی دیگر کشورها مشاهده نمی شود یا حداقل مشکلات در چنین کشورهایی در حد چند توصیه است در صورتی که در حال حاضر تعطیلی مدارس و دانشگاه های ما به تنهایی به یک بحران ملی تبدیل شده است.

نظام آموزشی کشور غرور خود را شکسته و دانش آموزان و دانشجویان را به بستر فضای مجازی راهنمایی کرده ولی شاهدیم که تعداد قابل توجهی از دانش آموزان کشور از تحصیل دور هستند. دانش آموز دوره ابتدایی اگر نتواند مسائل پایه ای را به عنوان یک ابزار فرا گیرد، بدون شک این مساله در سال های دیگر آموزش وی تاثیر گذار خواهد بود. البته این آسیب فقط از طریق کرونا به دانش آموز وارد نمی شود بلکه حتی با بحران‌های طبیعی گذرا مانند سیل و زلزله هم اثرپذیری دارد.

سال هاست که دنیا، فضای مجازی را به عنوان یک ظرفیت در جهت بهبود آموزش پذیرفته است، اما ویروس کرونا ما را به این سمت هل داده است.

زنگ خطر شیوع بیماری کرونا که از اواخر بهمن به صدا درآمده طبق پیش بینی مسئولان بهداشت و درمان ممکن است سال تحصیلی آینده را نیز به تعطیلی بکشاند.

احتمال تنش بین خانواده ها و نوجوانان

بسیاری از معلم ها و دانش آموزان، در حال حاضر آموزش غیر حضوری را تجربه می کنند، آموزشی نابرابر که شکاف ها را عمیق تر می کند و حتی در یک کلاس هم، همه دانش آموزان به آموزش یکسانی دسترسی ندارند.

در بسیاری از مناطق، خصوصاً مناطق محروم و به خصوص دانش آموزان فقیر و محروم دسترسی به تلفن هوشمند و اینترنت ندارند، خانواده هم وسع آن را ندارد که برایشان تهیه کند به همین خاطر در دانش آموزان نیازمند، تبعیض مضاعف داریم و متاسفانه عامل فقر تاثیرگذار تر از عامل جنسیت هم شده است. شکاف طبقاتی نمود خود را در آموزش نشان داده و تاثیرات آن در وضعیت دانش آموز و کنکور نشان داده خواهد شد.

« پویش ایران من » که در زمینه مدرسه سازی فعال است و با دانش آموزان و مدارس مناطق محروم سر و کار دارد، یه همراه موسسه « مهر گیتی » طرح جدیدی به نام « مدرسه آنلاین بساز » به راه انداخته و سعی می کند امکانات مورد نیاز مثل تلفن همراه هوشمند یا تبلت تهیه کند و به دانش آموزانی که بدان دسترسی ندارند برساند، مینا کامران تسهیلگر پویش ایران من، می گوید شکاف دیجیتال باعث بیشتر شدن بی عدالتی آموزشی شده است آن ها از شروع تعطیلات عید به این طرف درخواست های مختلفی از دانش آموزان مناطق محروم داشتند که این امکانات را به دست شان برسانند.

بحران های بیشتر در کمین نظام آموزشی

عدالت آموزشی برقرار نمی شود مگر این که متناسب با آموزش مجازی، امکانات در اختیار دانش آموزان نابرخوردار قرار گیرد. هر چه از تهران فاصله بگیریم و به سمت حاشیه های شهر یا استان های محروم برویم تبعیض و کمبود امکانات آموزشی هم بیشتر به چشم می خورد. انگار که صحبت از عرش تا فرش است. پیشتر در آموزش حضوری این تفاوت ها آشکارا به چشم می خورد و امروز در آموزش مجازی فاصله ها بیداد می کند. در هر دو حالت این دانش آموزان مناطق محروم و دانش آموزان نابرخوردار از امکانات مالی هستند که رنج و سختی آموزش نابرابر را با تمام وجود احساس می کنند. در این روزهای کرونایی، آموزش مجازی برای خیلی از دانش آموزان محروم دردسر ساز شده است چرا که از جزئی ترین و البته مهم ترین امکانات تحصیل مجازی برخوردار نیستند. اینان قبلاً در پرداخت هزینه کتاب های سالانه خود مانده بودند.

و خانواده شان حتی در پرداخت هزینه کتاب های سالانه شان درمانده شده بودند در حالی که الان نه گوشی هوشمند و تبلت دارند و نه دسترسی به اینترنت.

قصه پر غصه نابرابری آموزشی، همان داستان همیشگی دارا و نداراست. دانش آموزانی که هر روز با خواهش و تمنا و التماس تلفن همراه پدرشان را قرض می گیرند و پای پیاده راهی روستاهای اطراف محل زندگی شان می شوند تا شاید چند روستا آن طرفتر سرویس دهی اینترنت مشکلی نداشته باشد و صد البته در شرایط کنونی سختی های آموزش مجازی فقط به قطع و وصل اینترنت بلکه، فقر اقتصادی و شکاف عمیق طبقاتی منجر به شکاف آموزشی، آزار دهنده است.

بچه هایی که پدر و مادرشان گوشی هوشمند ندارند تا از تلفن پدر و مادرشان استفاده کنند، خانواده هایی که تلفن همراه معمولی دارند، و یا خانواده هایی که تلفن هوشمند دارند اما قدرت خرید بسته های اینترنتی ندارند.

علاوه بر همه این مشکلات، پرداخت هزینه اینترنت برای دانش آموزان نابرخوردار، نیز مشکل مضاعفی است که به رغم دسترسی به تلفن هوشمند، همیشه به اینترنت دسترسی ندارند.

« در اصل 30 قانون اساسی دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه تا پایان دوره متوسطه فراهم کند. »

توجه نکردن به این اصل حالا بیشتر خود را نشان می دهد و تکیه بر آموزش مجازی به این نابرابری ها بیشتر دامن می زند.

دسترسی نداشتن بسیاری از دانش آموزان خصوصاً دانش آموزان نیازمند ونابرخوردار به امکانات آموزش مجازی، در آینده نزدیک باعث تنش هایی بین خانواده ها خواهد شد و تضمینی وجود ندارد که بتوان دانش آموزانی را که مدرسه را به طور موقت ترک کرده اند دوباره به تحصیل برگرداند.

فقر همیشه زمینه ساز ترک تحصیل بوده و در حال حاضر با توجه به دلایلی مانند نداشتن گوشی هوشمند و عدم بضاعت مالی برای خرید بسته های اینترنت که برای هر دانش آموز حداقل ماهیانه 60 الی 70 هزار تومان هزینه دارد زمینه ساز سونامی ترک تحصیل در دانش آموزان محروم و مناطق محروم خواهد شد.                                                            

سرکار خانم دکتر میر حبیبی

مرداد 99